امروز سعی بر این دارم که

scala book رو تموم کنم یا حداقل تا آخراش بخونم . 

دوست دارم یکم در مورد یه چیزی حرف بزنم ولی هنوز نمی دونم چی خوبه ؟

یه پروژه ی سیستم عامل دارم این ترم , شاید یه سری باز کنم در مورد اون بیام حرف بزنم یا حتی فیلم بذارم . مثلا پروژه رو چند قسمتی ببریم جلو . پروژش شبیه سازی یه سری موجود زنده توی یک جدوله که طی یه قواعدی کم و زیاد می شن و ما قراره این رو در طول زمان شبیه سازی کنیم . پروژش در حالت کلی چیز سختی نیست ولی یه سختی ریزی که داره اینه که توی تعریف پروژمون گفته شده که موجودات هم زمان قراره تعامل داشته باشن با هم , یعنی اینجوری نیست که یه استیت داشته باشی و استیت بعد معلوم باشه چیه و همینجوری بری جلو . هر موجود مستقل از بقیه ی موجودات برا خودش حرکت می کنه و این مستقل بودن رو باید توی پروژه سعی کنیم پیاده سازی کنیم . چون مربوطه , خوبه در این بین اشاره کنم به بازی

Game of Life از 

John Conway که یه ریاضی دان هست این بازی رو اولین بار درست کرده و اتفاقا همین تازگی ها هم دار فانی رو وداع گفتن ایشون :‌( 

 

یه زبونی تازگیا اومده به اسم

dark , هنوز زبونش بتا هست و عرضه ی عمومی نشده . ولی چند تا نکته ی اولیه داشت که من یکم جذبش شدم . یکی اینکه این زبون holistic عه !‌ همش توی browser عه ( الان فقط کروم رو ساپورت می کنه ) , یعنی شما تنها چیزی که برای کد زدن توی این زبون نیاز دارین اینه که یه تب باز کنین توش کد بزنین . 

زبونش فعلا مخاطب اصلیش کساییه که تجربه ی برنامه نویسی دارن و می خوان خیلی راحت تر بتونن backend وب سرویساشونو بنویسن . 

شما توی یه زمان خیلی کم ( قشنگ زیر نیم ساعته ) می تونین یه دونه دیتابیس بسازین ( که اتوماتیک خودش لاک هم داره ) , چند تا http method تعریف کنین , cron job تعریف کنین . worker بسازین حتی !‌ و همه ی اینا مفهوم هایی هستن توی خود زبون :)) یعنی خود زبون چیزی داره به اسم worker که با یه کلیک می تونین یه اینستنس ازش بسازین :)) به علاوه ی اینکه سینتکسش هم بسیار ساده طراحی شده . و کلی قابلیت جذاب داره و با اینکه زبون کاملا جدیدیه دوست دارم یه روزی یه بک اند ریزی باهاش بنویسم . شاید در این باره یه چیزی بنویسم مثلا :))

آمم و یه نکته ی دیگه هم اینه که

circleci رو فردی به اسم Paul Biggar تاسیس کرده مثل اینکه و dark هم مثل اینکه کار ایشون و یه سری دیگست :)) از این لحاظ که تجربه های موفق داره حس می کنم یه مقدار بیشتر شاید بشه به این زبون امید داشت . 

ولی جدا از اینکه موفق بشه یا نه , واقعا آینده ای رو می بینم که از یه همچین زبونی خیلی خیلی زیاد استفاده بشه و هم کار رو راحت کنه هم واقعا به درد بخوره :)

 

در این راستا یه زبون جدید دیگه هم به ذهنم می رسه به اسم

ballerina . این زبون هم چیزای جالبی داره و دوباره از لحاظ شعار اصلیش حداقل در ظاهر شبیه به dark میاد : 

Ballerina is an open source programming language and platform for cloud-era application programmers to easily write software that just works

 

قابلیت جذابی که این زبون هم داره اینه که یه دیاگرام خودش براتون می کشه و یه تناظر یک به یکی بین دیاگرام و کدی که نوشتین هست .

و مثلا وقتی یه api بزنین در جا نمودارشو دارین که endpoint هاش چه جوری با هم در ارتباطن . و مثلا برای هم دیگه چه چیزی می فرستن و این حرفا . 

--------

پی نوشت :

تصمیم گرفتم که اسم هر مطلب , شماره ی روزی باشه که از شروع این بلاگ می گذره

در بلند مدت چیز فانی خواهد بود به علاوه ی اینکه گپ های بینشم معلوم خواهد شد و شاید یه نمودار قشنگی از خود گپ ها در بیاد حتی :))

 


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها